هشتم مرداد، سالروز به قتل رسیدن جاوید نام اکبر محمدی، اسطوره مقاومت در زندان اوین

اکبر محمدی در هشتم مردادماه ۱۳۸۵ و در حالی که در اعتراض به دستگیری مجدد و توقق وضعیت وخیم درمانی اش، در نهمین روز از اعتصاب غذای نامحدودش به سر می برد، به طرز مشکوکی جان باخت.

نامه سرگشاده منوچهر محمدی به احمد شهید

جناب شهید سخت است به عرض برسانم که در ایران تنها من و خانواده‌ام نیستیم که شاهد به قتل رسیدن و یا بازداشت و شکنجه شدن بصورت خانوادگی از سوی رژیم میباشیم بلکه هزاران خانواده در ایران وجود دارند که ...

اهدای جایزه سازمان علمی مسا به منوچهر و اکبر محمدی

اهدای جایزه سازمان علمی‌ مسا ( آمریکا ، کانادا و خاورمیانه) به مبارزان راه آزادی و دمکراسی در سال ۲۰۰۶ میلادی برابر با ۱۳۸۵ خورشیدی به اکبر و منوچهر محمدی.

اعطای تقدیرنامه به منوچهر و اکبر محمدی از سوی جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۸ میلادی

Go to Blogger edit html and find these sentences.Now replace these sentences with your own descriptions.This theme is Bloggerized by Lasantha Bandara - Premiumbloggertemplates.com.

۲۰ دی ۱۳۹۲

درد دل کوتاه منوچهر محمدی با دیپلمات آزاده و بریده از رژیم جناب ابوالفضل اسلامی در مورد رها اعتمادی

درد دل کوتاه منوچهر محمدی با دیپلمات آزاده و بریده از رژیم جناب ابوالفضل اسلامی در مورد رها اعتمادی 
برادر ارجمند من آقای اسلامی عزیز ، باور کنید از شخص شخیص ، فهیم ، درد کشیده ای چون شما بعید است که به یکباره بیایید مطالب کذب توام با فحاشی روزنامه کیهان حسین شریعتمداری در مورد ژورنالیست و هنرمند بزرگ رها اعتمادی را براحتی شر عمومی نمائید و سپس نیز براین کار خود افتخار بورزید . رها اعتمادی رسالت و مسولیت انسانی خود را ، با ساختن فیلمهای مستند تاریخی عمیق ، و با پخش ان در تلویزیون من و تو به انجام رسانده است هر چند به پایان نرسانده است چرا که رژیم هیچگاه نخواسته و نمیخواهد چون به واقع از کار او میترسد ، چرا که او بیشترین و بهترین فرهنگ سازی و آگاهی بخشی را نسبت به مردم محصور داخل کشور خود داشته است . اما سؤال من از شما این است آیا این است حق انسان بزرگی چون او از سوی انسانهای بزرگ و دردمندی چون شما ؟! فراموش نکنید که رژیم و عوامل بیمار او در لباس اپوزیسیون همیشه و در هر کجای جهان در پی تخریب انسانهای بزرگ ، خوشنام ، محبوب و مستعد و موثرند تا به زعم خود آنها را خراب و ناتوان نمایند ، لذا نباید به آنها اجازه بدهیم بطوریکه جرات کنند که شعور ما اپوزیسیونهای واقعی را دستکم و یا نادیده بگیرند . به حتم شما واقفید که بقای رژیم توتالیتری ولی فقیه ، بسته به تفرقه در میان اپوزیسیون های واقعی دارد که شما یکی از ان اپوزیسیونهای واقعی هستید ، اگر غیر این بود من هرگز از در صحبت برادرانه با شما وارد نمیشدم . انسانهای بزرگ هرگز حاضر نمیشوند به بدگویی ها و یا به نوشته های رژیم و انسانهای بدنام و بیمار پاسخ بدهند تا چه رسد به اینکه مطالب آنان را شر عمومی نمایند چرا که در آنصورت بتدریج چون آنها ، بیمار و بد نام خواهند شد . فراموش نکنید که شما انسان بسیار پاک و بزرگی هستید و من از پاکی شما حسرت میخورم ، به همین خاطر همیشه نه تنها آرزو بلکه تمرین میکنم که در پاکی حداقل به پاکی یکی از الگوهای خودم چون شما باشم اما خود به خوبی میدانم که قادر به عملی کردن ان نبوده و نمیباشم ولی بی تردید این هیچوقت ، موجب مانع تلاش من در اینکار نخواهد شد .

ارادتمند قلبی شما منوچهر محمدی

۱۸ دی ۱۳۹۲

پاسخ منوچهر محمدی به دیپلمات آزاده و بریده از رژیم درویش رنجبر درمورد پاسپورت های غربی



پاسخ منوچهر محمدی به دیپلمات آزاده و بریده از رژیم درویش رنجبر درمورد پاسپورت های غربی


دوست بسیار عزیزم آقای درویش رنجبر گرامی ، اینجانب برای اینکه رسم دوستی و ادب را بجا آورم تصمیم گرفته بودم قبل ازاینکه به کامنت شما پاسخ گویم در ابتدا با جنابعالی تماس بر قرار کنم و سپس از شما برای اینکار کسب نظر نمایم حال که پس از مدتها موفق به کسب نظر با شما شدم چه بسا، بس خوشحال خواهم شد که اقدام به پاسخ به شما نمایم چرا که چند روز است که کامنت شما بشد ت فکر و روانم را می آزارد ، اگر چه ذاتا و شخصیتا عادت بران ندارم که حتا دشمنان خودم را بیازارم تا چه رسد به دوست مبارز و آزاده ای چون شما که چه بسیاردردها و رنجهایی را نبوده است که تحمل نکرده باشید واگراین نبوده است به یقین شما به ان مقام بالا و ناوالای دیپلماتیک و نیز به ان نان پرچرب ناروا و بدون افتخار می چسبیدید ومثل بسیاری رهایش نمی ساختید ، امروزه نه تنها شما بلکه دیگر دوستان دیپلمات عزیزم چون اقایان ، اسلامی ، علیزاده ، حیدری و امید مهر همچون شما مایه مباهات و افتخار مردم ایران گشتند و اما این دلیل بر ان نمیشود که از نقد و پاسخ مکتوب و نوشتاری محترمانه نسبت به یکدیگر دوری ورزیم ، اینجانب بر ان شدم نه تنها به پاسخ شما به عباس زاده در کامنت پاسخ دهم بلکه در تصمیم دیگر بر آنم که فردا به یک قسمت ظریف اما مهم مصاحبه شما با آقای سیامک دهقانپور در صدای آمریکا هم پاسخ گویم چرا که شما بدون کمترین استناد به تاریخ ونیز ارائه ادله دقیق و عمیق ، نا باوارانه روحانی را تشبیه به گورباچف کردید که اصلا درست نمیباشد . لذا رسالت انسانی من حکم میکند که از این پس ، هر از چند گاه سکوتم را بشکنم و هر آنکس را که ناباورانه اشتباهات را به مردم می باوراند به سهم بضاعت و توان فکری خود با ارائه دلایل صحیح و منطقی شرایطی ایجاد کنم که قضاوت را به مردم بی نظر و دوستدار درحال جستجوی دانش بسپارم. و اما هم اینک میپردازم به اولین پاسخ خودم به شما دوست خوبم آقای درویش رنجبر گرامی .

آقای درویش رنجبر عزیز ، اینجانب قصد بر ان دارم در ابتدا ، دو جمله انتقادی کوتاه نسبت به آقای ماشاء الله ( رایان ) عباس زاده عزیز از سوی شما را در ذیل ذکر نمایم و سپس نیز به پاسخ کامنت انتقادی شما در فیسبوک اقدام ورزم شما در یک جا در کامنتی در خطاب به آقای عباس زاده انهم در صفحه فیسبوک او فرموده بودید : تا بحال چند کانادایی و آمریکایی متقاضی اخذ شهر وندی ایران شده اند ؟و در جایی هم به او خطاب کرده بودید : اگر به امید اخذ پاسپورت آمریکا یا کانادا به کانادا آمده اید من را با شما حرفی نیست ! آقای درویش رنجبر عزیز ، ۱- آیا فکر نمیکنید جملات انتقادی شما به واقع دخالت در زندگی خصوصی نه تنها عباس زاده بلکه تمامی اشخاص معتقد به دریافت پاسپورت در کشورهای خارجی تلقی میشود ؟ ۲- آیا این واکنش شما خود نشان از اندیشه شوونیستی شما ندارد ؟ چرا که شونیسم یعنی ملت پرستی افراطی و نامعقول آمیخته با نفرت از دیگر ملتها . اکنون خود قضاوت کن که شما در کجای این کار قرار دارید ؟آیا امروزه که تمامی کشورها با پشتیبانی مردم خود به سمت جهانی شدن پیش میروند و منطق و خرد هم نیز اینچنین حکم میکند لذا درست است که در چنین شرایطی شما دم از شوونیسم بزنید ؟! اندیشه های شوونستی ، تجزیه طلبی و مخالف فدرالیسم ، سه اندیشه افراطی هستند که محکوم به شکستند چرا که شوونیستها به همان اندازه از دیگر ملتها نفرت دارند که تجزیه طلبها نسبت به ملت خود و موافقین فدرالیسم دارند

سیر پیشرفت اقتصاد ، فرهنگ و تمدن در جهان به حدی خیره کننده است وحتی سیاست را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است که حتی اروپای پاره پاره پس از شکست ناپلئون و نیز پس از جنگ جهانی دوم تصمیم میگیرد که دوباره به سمت اتحاد قدم بگذارد لذا با این فکر بود که چیزی بنام اتحادیه اروپا شکل گرفته است بطوریکه در این اتحادیه در ابتدا اقتصاد واحد و نیز سیاست واحد از نوع کنفدراسیون پدید آمده است وهمینطور پارلمان واحد و پول واحد بنام یورو شکل گرفته است ، اگر چه اتحادیه اروپا بصورت یک فدراسیون نیست بلکه بیشتر به مانند یک کنفدراسیون است اما باید در نظر داشت که ایالت متحده آمریکا پیش از آنکه بصورت یک فدراسیون درآید از ۱۷۷۸ تا ۱۷۸۷ میلادی یک کنفدراسیون بود و همینطور آلمان از ۱۸۱۵ تا ۱۸۶۶ و نیز هلند از ۱۵۸۰ تا ۱۷۹۵ بصورت یک کنفدراسیون بودند و اکنون نیز بصورت فدراسیون یعنی فدراتیو میباشند و یا همینطور نیز اگر چه عنوان رسمی کشور سوئیس ، کنفدراسیون است اما به واقع فدراسیون است ، لذا پس از ان نیز شاهدیم که فدراسیونهای کشورهای اروپایی در حرکتی فراگیرتر به شکل یک کنفدراسیون بنام اتحادیه اروپا در آمده اند که دیر یا زود همگی شاهد خواهیم بود که اتحادیه اروپا همچون ایالات متحده آمریکا از شکل کنفدراسیون بیرون آمده و بصورت یک فدراسیون ( فدراتیو ) بنام ایالات متحده اروپا در خواهد آمد ، چیزی که آرزوی کلیه زنان و مردان اروپایی است تا در آینده ، راحت تر و نیز بیشتر از پیشتر از تسهیلات رفاهی ، بهداشتی ، غذایی ، تحصیلی و علمی بهره مند گردند و یا آنطور که ، از فضای بیشتر و عظیمتر ورزشی و روحی و نیز تنفسی و تفریحی محروم نگردند .

لذا آیا شایسته است که در این عصر تمدن که جهان متمدن به فکر برداشتن و بر چیدن مرزهاست شما به فکر محصور کردن و چیدن مرزها باشید و خود را دراندیشه ملت گرایی محصور شده و منفی گرفتار ببینید ؟! در اینجا مراد من ملی گرایی مثبت نیست بلکه منظور من ملی گرایی منفی است که نام دیگر آن نیز ناسیونالیسم منفی و یا شوونیسم است که شما متاسفانه ، ناخواسته و یا خواسته خود را جزو این دسته قرار داده اید . حال سوال اینجاست اگر اتحاد تمدنها همچون اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا نمیبود در آنصورت کدام یک از کشورها ، به امثال من و شمای منتقد رژیم استبداد مذهبی ایران پناهندگی میداد و بدنبال ان هم نیزحقوق شهروندی مساوی به مانند حقوق شهروندان خود اعطا میکرد ؟! آیا دولت ایران اسلامی با شهروندان اروپایی و آمریکایی مسیحیت همان میکند که دولتهای اروپایی و نیز دولت ایالات متحده آمریکا با ما مسلمانان کشورهای جهان سوم کرده اند ؟! لذاچه انتظاری دارید که شهروندان ان کشورهای متمدن و پیشرفته بیایند از رژیم ضد تمدن ایران که حتی ابتدایی ترین حقوق شهروندی شهروندان کشور خود را زیر پا میگذارد پاسپورت دریافت کنند وعضو شهروند ان کشور شوند ! اصلا شما که خود شهروند ایران بودید چرا ترک دیار کردید و به سرزمین دور افتاده ای چون آمریکا پناه آوردید ؟! چرا شما چیزی را که برای خود نمی پسندید برای مردمانی میپسندید که ان مردمان ، ما و شما را نه آنکه مهمان خود بلکه جزو خانواده خود به حساب آورده اند ؟! و اما شما در عوض به جای تشکر ازآنان از حس شوونیستی خود سخن میگویید ؟!

آقای رنجبر عزیز ، اگر ما بپذیریم که حس ناسیونالیستی منفی شما یک ارزش است و میلیونها ایرانی مقیم خارج از کشوربه همین خاطر به حرف شما گوش فرا دهند وهمچون شما تعصب منفی ملی و تنگ نظری به خرج دهند بطوریکه حاضر نشوند از ان کشورهایی که در ان زندگی میکنند پاسپورت دریافت نمایند ، آیا میدانید که در آنصورت آنها چه فاجعه ای برای خود و دیگراعضای معصوم خانواده خود ایجاد میکنند ؟!

با بهترین و بیشترین احترام منوچهر محمدی